۱۳۸۸/۱۰/۲۲

وقتي «مارك آل از ريد» مي كني

وقتي «مارك آل از ريد» مي كني «گودر»‌ ات را ، تازه دلت مي گيرد. انگار ميتي هستي كه خاكت كرده اند و همه رفته اند ، زن و بچه ات هم. تنها مي ماني ميان خاك هاي مرطوب. صداي ريز ريز قدم هاي مورچه ها را مي شنوي روي كفنت. و اينها همه تخيلاتي است كه با يك مطلب جديد كه شير مي شود ، از ذهنت مي پرد. http://bit.ly/7mPteo

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر