۱۳۸۸/۰۸/۱۶

روباه گفت: "چه سری، چه دمی، عجب

روباه گفت: "چه سری، چه دمی، عجب پایی ..."

بوم!
شکارچی ها که از کمین گاهشان پشت بوته ها بیرون آمدند، یکیشان رفت پوست جسد بی جان روباه که گلوله ای جمجمه اش را متلاشی کرده بود بکند، و دیگری رفت تا از بالای درخت ماکت کلاغ قالب پنیر به دهن را بیاورد پایین. http://bit.ly/3eMOBm

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر