۱۳۸۸/۰۹/۱۱

هر میوه ای که دست رساندیم چوب

هر میوه ای که دست رساندیم چوب شد
ما لایق بهار نبودیم، خوب شد

این گیرودار ماوشما درمیان راه
چون روزه بازکردن پیش از غروب شد

دردا در این میانه درختی که داشتیم
قربانی لجوج ترین دارکوب شد

آن آتشی که غیرت صدآفتاب داشت
دریک نفس برودت قطب جنوب شد

آفت نبود تا طپش آرزو نبود
این خانه گرخراب شد از رفت وروب شد

تا با غدیر ما چه کند هرم سرنوشت
طغیان رود نیل -که دیدم- رسوب شد

محمد کاظم کاظمی http://bit.ly/6x0A53

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر